از مشارکت تا بی‌آیندگی

 

: کاوه آهنگری

برای انجام هر کاری از رفتن به یک مکان یا شهر یا انجام یک سفر کوتاه ‌مدت تا سفری طولانی‌، از آرزوی داشتن یا ساختن یک خانه تا انجام انقلاب در یک کشور، بازسازی سیاسی و برقراری یک سیستم سیاسی جدید و غیره، همه ذیل سه عنوان قرار می‌گیرند: 
فهمیدن (Understanding)، 
آماده سازی (Preparation)،
انجام دادن (Doing).

با تاءنی به این سه عبارت سعی می‌کنم با زبانی ساده، بحثی کوتاه در مورد آینده سیاسی ایران مطرح کنم.

اول اینکه این سه عبارت کاملا از هم جدا و به طور مشخص به لحاظ معنایی و عملی از هم متفاوتند. ما برای انجام کاری (هر کاری که شما می‌توانید تصور کنید) به این سه مرحله متفاوت از هم نیاز داریم. درک صحیح از این سه مرحله بسیار مهم به ما کمک می‌کند تا از دچار شدن به خلط مبحث و تعویض و جایگزینی اشتباه در امان باشیم.

به وضعیت سیاسی کنونی ایران نگاهی بیندازید. در اینکه جمهوری اسلامی بد است و ایرانیان را به خاک سیاه نشانده نه شکی است و نه حرفی، اما راه چاره چیست؟ حال به مخالفان جمهوری اسلامی نگاهی بیندازید و وضعیت آنها را باتوجه به سه مفهوم فوق‌الذکر برآورد کنید، به چه نتیجه‌ای می‌رسید؟

به باور من بهترین راه و شاید هم در حال حاضر تنها راه برون رفت از این بن بست، تجمیع قوای آن بخش از اپوزیسیون است که می‌داند چه می‌خواهد و می‌تواند تمهیدات لازم را آماده کند و برای انجام اهداف خود هزینه تقبل کند. در این خصوص به گمان من، فدرالیست‌ها متشکل‌ترین گروه سیاسی مخالف رژیم هستند که می‌توانند نقش رهبری دینامیزم اجتماعی خود را بهتر از بخش‌های دیگر اپوزیسیون انجام دهند.

دو بخش دیگر اپوزیسیون یعنی تمرکزگرایان، چه جمهوری‌خواهان و چه سلطنت‌طلبان(مطلقه و مشروطه)، نه لزوما به این دلیل که نمی‌دانند چه می‌خواهند بلکه بیشتر به دلیل ناکارآمدی و عدم سنخیت افکار سیاسی‌شان با ویژگی‌ها و واقعیت های کنونی و آینده نزدیک ایران، فاقد توانایی رهبری و اداره دینامیزم اجتماعی همه ایرانیان هستند.

البته این بدان معنی نیست که یک فرد یا حزب فدرالیست توانایی رهبری همه ایرانیان را دارد، بلکه دقیقا به این معناست که به دلیل تنوع و تکثر موجود، نیاز به یک برنامه پلورالیستی داریم.

به عبارتی دیگر آنچه‌ که برگ برنده فدرالیست‌ها به حساب می‌آید برنامه سیاسی آنهاست نه محبوبیت یا شناخته شدن آنها. اصولا یکی از ویژگیهای فدرالیسم شراکت مبتنی بر تقسیم است.

سخن آخر اینکه لازم است فدرالیست‌ها بدون در نظر گرفتن هیاهوی دو جبهه بی‌آینده دیگر، به کار خود ادامه داده و از تعلل و تاخیر در پیشبرد برنامه سیاسی‌ خود، به دلیل نقطه نظرات یا وجود دو جبهه دیگر، اکیدا خودداری کنند.

آینده سیاسی ایرانیان، یا ”مشارکت” خواهد بود که این به معنی از میان رفتن ”تمرکز” از هر نوع آن است، و یا ”بی‌آیندگی” که در این‌صورت هم نیازی به توقف برنامه سیاسی از طرف فدرالیست‌ها نخواهد بود.

#جریان_سوم 
#مامردم

@thirdfrontier

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *