اگر کاوه آهنگری جزو هیچ دسته و حزبی نبود و نباشد

اگر #کاوه_آهنگری جزو هیچ دسته و حزبی نبود و نباشد…
 
آنهایی که مرتب این آرزو و خواسته را می‌نویسند و می‌گویند سه دسته بیشتر نیستند که متاسفانه در این میان برحسب اتفاق ترکیب و همسویی عجیبی رخ داده‌ است. دو دسته از آنانکه همیشه به من گفته‌اند و می‌گویند و می‌خواهند که من بعنوان یک #فعال_مستقل در میدان سیاست باشم، مخالف جمهوری اسلامی هستند. به عبارتی دیگر در مرحله اول این جمهوری اسلامی است که خواهان اتمیزه شدن نیروهای مخالف خود و پخش و پلا شدن آنها و تقلیل نیروی جمع به فرد و انفرادی‌شدن نیروی مخالفان است. اگر به چهل سال گذشته نگاهی بیندازیم، به روشنی هراس جمهوری اسلامی را از قدرت و حرکت جمعی مشاهده می‌کنیم و درعوض هم دیده‌ایم که هیچ فردی تحت هیچ عنوانی نتوانسته اثرگذاری لازم را داشته باشد اما بر همه عیان است که رژیم حاکم بر ایران چقدر از اتحاد و فعالیتهای گروهی و جمعی در هراس است.
من در #سیاست – و سیاست هم بعنوان یک امر جمعی که ربط مستقیم به سرنوشت مردم دارد- معتقد به سلبریتی‌بازی نیستم. این شیوه برخورد بازاری است که خیلی‌ها برای #منافع_شخصی خود دست و پا کرده‌اند. جالب اینکه در ظاهر به نام روزنامه‌نگار، تحلیل‌گر، شاعر، نویسنده، مجری و حتی طراح و نقاش و غیره ظاهر می‌شوند اما روزانه شاهد دخالت مستقیم آنها در سیاست و امور سیاسی هستیم. نه اینکه آنها حق ندارند وارد سیاست شوند بلکه اگر مایل به کار سیاسی هستند، لازم است به عنوان یک فعال سیاسی با قبول مسئولیت حضور داشته باشند.
#سرنوشت ما در چگونگی برخورد و تعامل به لحاظ سیاسی با خود و دیگران رقم خواهد خورد و این مهمترین و خطیرترین مسئولیتی است که بر گردن یک شهروند سیاسی است. به همین دلیل اگرچه منافع شخصی قابل درک است اما منفعت جمعی و ملی در این برهه از زمان بسیار مهمتر و ارجح است.
حزبی خواهم ماند حتی به عنوان یک عضو ساده و همه توانم را در راه رسیدن به حقوق حقه ملتم از طریق #حزب_دمکرات_کوردستان_ایران به کار خواهم گرفت. ما برای رسیدن به اهدافمان نیاز به گفتگو آن هم بصورت گفتمانی داریم. گفتگوی میان افراد آنهم از نوع سیاسی تا حدی شوخی است، چون در همین لحظه هزاران فرد جویای نام و عنوان مدعی فکر و اندیشه و تزهای شخصی وجود دارند. آیا امکان به راه انداختن گفتگو میان هزاران نفر در این مقطع بسیار حساس و دشوار وجود دارد؟ یا حتی می‌توان پرسید که آیا براه انداختن چنین شیوه‌ای از گفتگو در این مرحله سرنوشت‌ساز منطقی و به صرفه‌است؟ اشتباه برداشت نشود. منظورم نوشتن مقاله و فعال بودن در دنیای مجازی و نوشتن نقطه نظرات نیست. بلکه من در سطح سیاسی آنهم در تقابل با جمهوری اسلامی به این موضوع می‌پردازم. ما در مبارزه با جمهوری اسلامی نیازمند دهها‌هزار گفتمان و فرد جویای نام و عنوان طلب نیستیم، بلکه عملا و در میدان، دو گفتمان بیشتر نداریم و لزومی هم به بودن سومی نیست. یکی #جمهوری‌خواهی و دیگری #سلطنت‌طلبی است. البته که هر یک از این دو گفتمان در درون خود به چند زیرشاخه تقسیم می‌شوند اما در نهایت بیش از این دو عنوان هر عنوان دیگری غیرضروری و اضافی است.
امروز بیش از هر زمانی نیازمند کار تشکیلاتی- جمعی هستیم. با قبول این، ما راه رسیدن به اجماع سیاسی را آسان‌تر کرده‌ایم. گفتگوی میان این دو جبهه یا حتی میان احزاب دقیق‌تر و سهل‌تر پیش خواهد رفت و از پراکندگی و اتمیزه شدن پتانسیل موجود که علیه جمهوری اسلامی در تکاپو است، جلوگیری خواهد شد. پس برای خدمت بهتر و بیشتر به مردمان دربند ایران و آینده‌ خود و دیگران حزبی خواهم ماند و جمعی مبارزه خواهم کرد.
کاوه آهنگری
١٧ مارس ٢٠١٩

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *