بووکێ له‌گه‌ڵ تۆمه‌ خه‌سوو گوێت لێ بێ

این مثل کوردی تقریبا معادل همان مثل فارسی است که می‌گوید: ”به در می‌گم، دیوار بشنود”.
در شبکه‌های اجتماعی، از طرف دوستان کوردم، ویدیوی کوتاهی از مراسم تقدیری در سنندج پخش می‌شود که در آن یک مرد به زنی دست داده و در میان جمع بر دستان آن زن بوسه می‌زند.
من این حرکت را در میان کوردها و در بستر فرهنگ کوردی آنقدر بدیهی و ابتدائی می‌دانم و می‌بینم که در تعجبم چرا باید این حرکت مایه‌ی مباهات گردد؟ چرا باید چنین حرکت بسیار انسانی، ساده، ابتدائی، بدیهی، همیشگی، طبیعی و ذاتی در میان کوردها به سوژه تبدیل گردد؟
این یعنی اینکه ما کوردها هم در حال حرکت در مسیر تباهی و طی‌کردن ایستگاهای واپس‌گرایی و پوپولیسم، یکی پس از دیگری هستیم.
در این شکی نیست که کوردها و کوردستان از برخی لحاظ -همیشه- چند سرو گردن از تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و دیگر نقاط مرکزی ایران، با وجود اینکه خود حاشیه‌ است، جلوتر بوده‌. ما هیچ وقت درهیچ مراسمی با دیوار گونی، زن و مرد را تفکیک و از هم جدا نکرده‌ایم، چه برسد به دست دادن دو زن و مرد در یک مراسم. به آمدن اسلام به کوردستان نگاهی بیندازید، واقعیت این است که اسلام وارد قالب و بستر فرهنگی کوردها شد، نه برعکس آن. برای همین اسلام به عنوان دینی که معتقد به تفکیک زن و مرد است، نه تنها در شهرها بلکه در هزار و چهارصد و اندی سال گذشته در یک روستای دور افتاده بدون برق و دانشگاه و امکانات آموزشی امروزه هم نتوانسته آیین تفکیک جنسیتی را بر ما تحمیل کند. اگر هم جایی چنین چیزی دیدید یقین بدانید از برکات حکومت احکام اسلامی تهران است نه خاصیت فرهنگی کوردها،
برای مبارزات مدنی هموطنانم در مرکز ایران بسیار احترام قائلم، کارهایی که مسیح علی‌نژاد انجام میدهد واقعا قابل تقدیرند. اما هموطنان کورد و غیر کوردم، روزی که ایده‌آل ما در مبارزه دست دادن زن و مرد در ملاء عام شد، بدانید که قطعا در مسیر اشتباهی حرکت می‌کنیم. بدانید که ما را کنترل کرده و به مسیری سوق داده و در فضایی که آنان می‌خواهند، مارا بازی می‌دهند. اگر باز به حاشیه برگردم، آنچکه برای من جای مباهات است، نه دست دادن دو زن و مرد کورد در یک مراسم بلکه برپایی یک جمهوری سکولار- دمکرات با وجود مشکلات و کم و کسریهای غیر قابل انکار است که در هفتاد و سه سال پیش شاهد فعالیت زنان در کابینه وزیران، تشکیل اتحادیه زنان و … بودیم و در سایه‌ی چنان شعور و فرهنگی، پلورالیسم سیاسی، برابری دینی، آزادی بیان، یکسانی جنسیتی و … دهها شاخص ارزشمند دیگر در شهر کوچکی به نام مهاباد در کوردستان ایران نه تنها وجود داشت بلکه اجرا می‌شد.
ای کاش ایده‌آل هایمان را به چنین سطحی کاهش ندهیم و همچنان نگاهمان به همان ارزشهای پیشرفته و جهان شمولی باشد تا در این دوران سخت که خفاشان تاریکی پرست بر جان و مالمان چنگ انداخته‌اند، ‌‌همچون اندیشه راهنما و راهبر برای پیمودن راه رهایی و آزادی باقی بمانند.

پ.ن: این ویدیو اول بار از طرف خانم ویکتوریا آزاد،در جواب به وزیر خارجه سوئد که گفته بود در ایران زنان و مردان به هم دست نمی‌دهند، پخش گردید که برای جواب به این زن سیاستمدار سوئدی کاملا بجاست، اما بیش از این و استفاده از آن به بعنوان مباهات را کار اشتباهی می‌دانم

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *