جین همپتن در رابطه با رای دادن و تعلق به جامعه و فرهنگ سیاسی میگوید:
” درک و برداشت مبتنی بر رضایت از شهروندی همچنین میتواند توضیح دهد که چرا در ایالات متحده فقط شهروندان حق رای دادن دارند. چون آنچه معرف هویت آمریکایی است اعتقاد مشترک به فرهنگ سیاسی دموکراتیک است، بنابراین رای دادن صرفا عملی سیاسی نیست، بکه عملی هم هست که نشان دهنده اعتقاد و پایبندی به هویت سیاسی معرف ملت است. برای همین رای دادن تبدیل به یکی از مهمترین حقوقی شدهاست که فقط زمانی به فرد اعطاء میشود که برای جامعه روشن شدهباشد که فرد طالب عضویت، واقعا و اصالتا انتخاب کردهاست که به این جامعه و فرهنگ سیاسی تعلق پیدا کند و در آن مشارکت جوید.” ( فلسفه سیاسی، ص ٣٩٦)
اگرچه این داستان رای دادن در یک کشور و سیستم سیاسی آزاد و دمکراتیک است. اما این نظر همپتن همیشه میتواند پرسشی (به مثابه تلنگری) را در خصوص چگونگی و کم و کیف رابطه میان، عمل ”رای دادن” و احساس تعلق به ”جامعه و فرهنگ سیاسی” را به ما در سریال انتخابات انتقال دهد.
در ایران کارگزاران نظام آگاهانه و با سوءاستفاده از تعابیر، ایدهها و” تفاسیر به رای” از؛ مقاومت مدنی، جامعه مدنی، مبارزه بدون خشونت، پروسه بودن دمکراسی، فروپاشی و احتمال تجزیه ایران و غیره، با هدف، دادن فرصت بیشتر به نظام و تمدید عمر رژیم، به توجیه کذایی ضرورت ” شرکت در انتخابات” پرداخته و معادله رایدادن و احساس تعلق به نظام سیاسی را ترسیم و تبلیغ مینمایند.
اگرچه همیشه آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران حضور پرشور در انتخابات با درصد بالا را هدف خود قرار داده و آن را جواب محکمی به دشمنان نظامش تلقیکردهاست، ولی مساله رای دادن در ایران نزد عموم مردم داستان دیگری دارد و بطور کلی در تمامی ادوار گذشته حقیقت مساله فدای روشهای ناتمام ” تحریم کاغذی- شرکت احساسی” شدهاست.
بر این باورم اگر مخالفین نظام از آن روش ناکارآمد عبور و به تحریم میدانی روی آورند انتخابات امسال یک فرصت طلایی با نتیجه برد- برد برای آنان خواهدبود و این میتواند اولین گام بسوی تشکیل آلترناتیو گردد.
شرکت مردم در انتخابات با درصد بالا، همچون دورههای پیشین، به نفع عموم مردم نخواهد بود و منطقی هم نیست که در یک نظام به غایت استبدادی و بدون وجود و حضور احزاب و سازمانها، مخالفین نظام – دورادور- بر سر مساله شرکت یا عدم شرکت مردم در انتخابات با سران نظام به دوئل بروند. با معیار قراردادن ”آزادی” و ”انتخابات آزاد” که نبود آن در واقع تجسم شهروند ناآزاد و جامعه به گروگان گرفتهشده است، شرکت مردم در هر حد و سطحی خوانشی دیگر میطلبد.
در چنین فضای برای من مهم این است که همه با هم فریاد زنیم که دست از سر آزادی برنخواهیم داشت.
#شلمشوربایانتخابات