عربها قبل از دیگران ما را میخورند*
( همپیمانی حرامیان جمهوری اسلامی با پادشاهیخواهان/ سلطنتطلبان)
بارها گفتهام و باز هم تکرار میکنم که نهایتا حرامیان جمهوری اسلامی از هر طیف و جناحی که باشند حداقل با قسمتی از پادشاهیخواهان و سلطنتطلبان کنار هم قرار خواهند گرفت. چرا؟ چونکه هردو از جنس یک اندیشه و استراتژی هستند، جمهوری اسلامی جانشینی همسو برای استبداد پهلوی بود. قریب صد سال است که استبداد اتنیکی(پارسی) و مذهبی( شیعی ولایتفقیهی) چنگ به جان ایران و ایرانی انداخته و بعداز حدود یک سده حاکمیت مطلق، ایران را ویران و از این مرز و بوم به جز ویرانه ولجنزار چیزی باقی نگذاشتهاند. ما آزاد نخواهیم شد و آزادی را تجربه نخواهیم کرد مگر اینکه همه با هم آزاد شویم و به باور من اولین قدم هم، آزاد گشتن از ذهنیت استبداد مذهبی و زبانی است. به ویدیوی ضمیمه شده گوش کنید. این از دنیا رفته بنیانگذار و بعدا رایزن حزب مشروطه ایران بود، این سخنان و طرز تفکر خود خود فاشیزم است. امکان ندارد ایرانی با تاسی و پیروی از چنین افکاری روی آرامش و آزادی و برابری به خود ببیند. اصلا هم مهم هم نیست که ایشان سالها در کشور سوئیس
با یک سیستم فدرال مبتنی بر حوزه زبانی- اتنیکی زندگیکردهاست و در جمهوری ژنو چشم بر جهان بست!
تصویر دوم مربوط به #حمید_رضا_جلائیپور یا همان #قاتل_دیروز_و_دکتر_امروز است که یکی از تئوریسینهای #اصلاح_طلبان_حکومتی است و امروز همپیمانی و همراهی خود را با انتشار مقالهای کوتاه از یک فاشیست دیگر به نام نصرالله پورجوادی اعلام میکند. تصویر سوم هم مربوط به یک #جاش_پاسدار کورد است که معرف حضور همه است.
اکنون زمانه انتخاب است، باید اردوگاهها و صفها کاملا مشخص و تعریف شوند، آنانکه میگویند امروز فقط اتحاد یا نادانند، یا در فکر کودتایی دیگر از نوع خمینیاند. باید بیدار شد و آگاهانه قدم برداشت. ایران در مسیر نابودی قرارگرفته و ویرانتر خواهد گشت، اینگونه هم نیست که فقط روحانی و احمدینژاد مقصرند، اگر تاریخ سیاسی ایران را به سنتی و مدرن تقسیمبندی کنیم، تاریخ سیاسی ماصر ایران از زمان پهلوی اول شروع میشود، کلنگ پروژه استبداد و انحطاط ایران از بعداز کودتای رضا میرپنج (پهلوی اول) به زمین ایران و زمینهی فکری ایرانی زده شد. آنانکه که میگویند خانواده پهلوی ایران ساز بودهاند یا نادانند و فاقد اطلاعات و تحلیل درست، یا به دلیل آلوده شدن و اعتیاد به ذهنیت استبداد و پروژه آسیمیلاسیون پهلوی اول و دوم دچار کورذهنی گشتهاند و یا نمیخواهند که بدانند. این دو رژیم دو روی یک سکه و دارای اشتراکات فراوانند. از مشترکاتشان همین بس که هردو غیرفارس ستیزند، مشکلات و کمبودها، ناتوانی و معلولیت ذهنیاشان را گردن دیگران میاندازند و اخیرا هم تز جدیدشان ماندگاری سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای ماندن ایران است و پیشنهاد میکنند که نام آن سازمان به نام ”سپاه پاسداران ایران” تغییر یابد.
داریم روز به روز به دوراهی #ایرانیدیگر و #ایرانستان نزدیک و نزدیکتر میشویم. برای باهم ماندن نه پان فارسیزم و نه پانهای دیگر جوابگو نیستند. با چنین طرز فکری حتی اگر نام این سازمان تروریستی به #سپاه_پاسداران_ایران تغییر یابد هیچ امیدی به با هم ماندن نیست مگر اینکه با جرات و شجاعت به ”ایرانی دیگر” اندیشید. مطمئن باشید که آزادی برای ایران و ایرانی از زهدان ” برابری” طلوع خواهد کرد. باید نگرش حذفی/ نفی و انکار را کنار گذاشت و فاشیزم زبانی/ مذهبی را در تابوت گذاشت وگرنه در آیندهای نزدیک هیچ نیرویی جلودار قدرت برابریخواهان نخواهد بود.
* این عنوان را از داخل مقاله نوشته شده توسط نصرالله پورجوادی برداشتهام که حمیدرضا جلائیپور آنرا در کانال خود منتشر کردهاست.