آنچکه که در بروکسل و واشنگتن می‌گذرد به ما هم مربوط می‌شود

✍?: کاوه آهنگری

در طول چند سال گذشته یکی از نقدهایی که از طرف مخالفین جمهوری اسلامی متوجه مقامات اروپایی و آمریکایی بوده، ارتباط و نوع تعامل آنها با رژیم حاکم بر ایران است. اگر پارلمان اروپا یا کنگره آمریکا، ایران و حال و روز سیاسیش برایشان مساله است، قطعا صد چندان رژیم تروریستی جمهوری اسلامی در پارلمان اروپا و کنگره ایالات متحده آمریکا٬ به ایرانیان مخالف رژیم ارتباط دارد. بحثی که در این نوشتار کوتاه به آن خواهم پرداخت، نه جمهوری اسلامی و نه ملل اروپایی و آمریکایی است بلکه تنها و تنها منافع مردمان ایران در کوتاه مدت و بلند مدت است.

روز پنجشنبه برابر با ١٣ فوریه ٢٠٢٠ کنگره آمریکا بار دیگر وارد بحث چگونگی برخورد نظامی اداره ترامپ با جمهوری اسلامی شد. به همراه دمکرات‌های کنگره برخی از اعضای جمهوری‌خواه نیز به سمت محدود کردن پرزیدنت ترامپ در برخورد نظامی با رژیم حاکم بر ایران از طریق ارجاع برنامه‌های مورد نظرشان به کنگره تمایل پیدا کردند.

چند روز پیش که در یک جلسه اعضای حزب لیبرال دمکرات بلژیک شرکت کردم، در رابطه با موج پناهندگی و مساله بیگانگان، به نکته‌ای اشاره کردم که تائید ضمنی پرزیدنت ترامپ را به همراه داشت ولی برخی‌ها را متعجب کرد. این تعجب نشان از چه بود؟ نوع تعامل با پرزیدنت ترامپ در اروپا نیز همراه با سوال و تعجب است! و سوال این است که چرا؟

اکثر اروپائیان و حزب دمکرات و طرفدارانش در آمریکا٬ در چگونگی تعامل پرزیدنت ترامپ با جمهوری اسلامی بر اساس منافع کوتاه مدت ملی خود برخورد می‌کنند، این در حالی است که جمهوری اسلامی یک معضل جهانی است نه فقط ایرانی و یا حتی منطقه‌ای. رژیم حاکم بر ایران یکی از فاکتورهای مهم و اساسی در تشدید رادیکالیزم در سطح منطقه و جهان بوده و هست. با به قدرت رسیدن خمینی، همزمان با برپایی نظام جمهوری اسلامی، دکترین صدور انقلاب هم به طور واضح به میان آمد. در واقع بعداز پیروزی، انقلابیون و فرار شاه از ایران، استقرار نظام جمهوری اسلامی مورد نظر خمینی در داخل ایران بسی آسان‌تر بود تا صدور انقلاب به خارج از مرزهای ایران. دلیل آن هم به نوعی به همراهی جهان با خمینی برمی‌گردد٬ که این همراهی روابط خوب تجاری و اقتصادی تا سکوت در مقابل این گروه را شامل می‌شد.

اکنون که پرزیدنت ترامپ بر سر کار آمده و در حال تقابل با جمهوری اسلامی٬ به عنوان رژیمی که بیشترین تاثیر را در تشدید رادیکالیزم اتنیکی و مذهبی٬ حداقل در منطقه خاورمیانه را داشته است، می‌باشد. باز نوعی از همکاری و همراهی اروپائیان و دمکرات‌های آمریکا با رژیم اسلامی تهران را شاهد هستیم. این همراهی از ادامه روابط تجاری و اقتصادی گرفته تا تلاش برای پیدا کردن راه‌حل‌هایی برای جبران محدودیت‌های بانکی و تصویب قوانین دست و پاگیر در کنگره آمریکا را شامل می‌شود.

طبعا هیچ فرد آزادیخواهی، خواهان دخالت خارجی در سرنوشت سیاسی کشورش نیست. اما مدام کوبیدن بر طبل ” عدم دخالت خارجی” هم نشان درک نادرستی از وضعیت کنونی و سرنوشت ناپیدای ایرانیان و منطقه و بخشی از جهان، به خاطر وجود چنین رژیمی و ادامه حیات بیشتر آن نیز می‌باشد. به زبانی دیگر، جمهوری اسلامی نه فقط یک بحران ملی(برای ایرانیان) بلکه با در نظر گرفتن تاریخ چهل و یک ساله این رژیم، بدون تردید یک معضل جهانی است و لازم است هر آنکه دل در گروه آزادی، امنیت، جدایی دین از دولت و دموکراسی دارد، در کارزار شکست جمهوری اسلامی و پاک کردن جهان از این ویروس خطرناک به سهم خودش شرکت نماید.

بر همین اساس ضمن رد توهم و برچسب‌هایی که به مخالفین جمهوری اسلامی در کارزار سیاسی‌شان علیه جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا به عنوان خارجی یا بیگانه‌گرایی می‌زنند، تلاش مستمر و دیپلوماتیک مخالفین جمهوری اسلامی در راستای تنویر افکار عمومی جهانی و تشکیل ائتلاف جهانی علیه این رژیم را یکی از اقدامات ضروری می‌دانم.

#جنبش_فدرال_دموکراتیک_ایران
#جنبش_پنجه‌های_رنگین
#پنجه‌های_رنگین
#idfm

@idfm_official

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *