فدراليسم…
از لحاظ دمكراسي و كارآمدي
… مدلي از حاكميت است كه درصدد ساماندهي كارآمد نظامهاي دمكراتيك ميباشد.
… صلاحيتهاي سياسي را بين سطوح مختلف دولتي جهت ايجاد بهترين نوع پيوند بين دمكراسي و كارآمدي تقسيم ميكند.
… هدف برقراري يك نظام حكومتي چند لايه را دنبال ميكند، طوري كه از طريق ايجاد بيشترين حد از عدم تمركز و كمترين ميزان تمركز، تصميمگيريها در لايه و سطحي از حكومت گرفته ميشوند كه به بهترين وجه خود از عهدة آنها بر ميآيد.
… بر انديشة مشروعيت سياسي بنا گرديده، چون حكومت در تلاش نزديكي به مردم و نمايندگي منافع شهروندان ميباشد.
… تقسيم عمودي قوا را بر اساس اصل «سابسيدياريتي» ميسر ميسازد كه از طريق آن دخيل دادن شهروندان در پروسة تصميمگيري و شفافيت آن تضمين ميگردند.
… از پلوراليسم و حقوق شهروندي در مقابل حكومتهاي مقتدر دفاع ميكند.
… بر پاية دمكراسي و حكومت قانون در داخل سطح حكومتي فدرال و ايالتها و مابين آنها بنا شده است.
از لحاظ يگانگی و تنوع
… خود را ضامن تنوع و اعتلاي هويت فرهنگي ميداند، تنوعي كه براي تضمين كارايي و پويايي و تحرك در كشور ضروري ميباشد.
… از مدلي مركب از هويتهاي چندگونه بوجود ميآيد، مدلي كه از طريق رعايت و هماهنگسازي هويتها و مليتهاي مختلف بغرنجي انسان را در نظر گرفته و در نظام سياسي بازتاب ميدهد. وفاداري و ميهنگراييِ محلي، منطقهاي و يا ملي الزاماً در تناقض با تعريف چندهويتي خود و پايبندي به قرارهاي سياسي چند مليتي يا ملي قرار ندارد، بلكه آنها مكمل هم هستند و بر يكديگر تأئير متقابل دارند.
از لحاظ صيانت از صلح و ارزشهاي جهانشمول
… خود را رسالتاً ضامن حقوق پايهاي ميداند.
… مايل است از طريق در پيشگرفتن راه حلهاي صلحآميز از جنگ جلوگيري كند.
… اين طرز فكر را كه گويا در دولتهاي تاكنوني با حاكميت تكملتي نهادهاي سياسي اصلاحشدني نيستند، رد ميكند.
… يك تئوري سياسي است كه در تلاش بوجود آوردن همبستگي به عنوان پيششرط زندگي مشترك ميان كشوري و مابين سطوح مختلف دولتي و همكاري صلحآميز بين آنها ميباشد.
از لحاظ رودرويي با چالشهاي بينالمللي جديد
… بديل و آلترناتيويست در مقابل هژموني تك دولتي يا يك گروه از دولتهاست در عرصه و نظم بينالمللي.
… مشوق حل مشكلات سياسي ظاهراً غيرقابل حل با علم به اين واقعيت است كه در همان مرحلة نخست طراحي نهادها مشكلات اساساً بوجود ميآيند و در همان مرحله هم بايد حل شوند.
… نتيجة كمرنگتر شدن استقلال دولتهاي ملي بخاطر جهانيشدن مسائل ميباشد. دولتهاي مدرن امروزي ديگر قادر نيستند، مسائل و مشكلات جهاني و ملي را به تنهايي و صرفاً به كمك متدهاي متعارف همكاريهاي بيندولتي حل و فصل كنند. اين امر امروزه بدون استراتژيهاي مشترك سياسي ناممكن ميباشد.
از لحاظ كاربرد جهاني
… يك طرح پويا و زنده است كه خود را باوجود چالشهاي جديد با شرايط نو جامعه منطبق ساخته، با اين پيامد كه كشورها، مناطق و خلقهاي متعددي مدل فدراليستي نظام سياسي را براي خود برگزيدهاند.
… اقدامات و ايدههاي سياسي مختلفي را شامل ميشود كه با تقسيمبندي كلاسيك احزاب در چپ و راست متفاوت است.
… از پيشرفت در مراحل مختلف سخن ميگويد ـ بنابراين فدراليسم هدف نيست، بلكه راه است!
Read an Introduction on “What is federalism?” by Richard Laming, the secretary-
general of the UK section of UEF – the Federal Union (http://de.federaleurope.org/index.php?id=261)