فدراليسم چيست؟ نوشتة ريچارد لمينگ

فدراليسم…

از لحاظ دمكراسي و كارآمدي

 مدلي از حاكميت است كه درصدد ساماندهي كارآمد نظامهاي دمكراتيك مي‌باشد.

 صلاحيتهاي سياسي را بين سطوح مختلف دولتي جهت ايجاد بهترين نوع پيوند بين دمكراسي و كارآمدي تقسيم مي‌كند. 

 هدف برقراري يك نظام حكومتي چند لايه را دنبال مي‌كند، طوري كه از طريق ايجاد بيشترين حد از عدم تمركز و كمترين ميزان تمركز، تصميم‌گيريها در لايه و سطحي از حكومت گرفته مي‌شوند كه به بهترين وجه خود از عهدة آنها بر مي‌آيد.

 بر انديشة مشروعيت سياسي بنا گرديده، چون حكومت در تلاش نزديكي به مردم و نمايندگي منافع شهروندان مي‌باشد.

 تقسيم عمودي قوا را بر اساس اصل «سابسيدياريتي» ميسر مي‌سازد كه از طريق آن دخيل دادن شهروندان در پروسة تصميم‌گيري و شفافيت آن تضمين مي‌گردند.

 از پلوراليسم و حقوق شهروندي در مقابل حكومتهاي مقتدر دفاع مي‌كند. 

 بر پاية دمكراسي و حكومت قانون در داخل سطح حكومتي فدرال و ايالتها و مابين آنها بنا شده است.

از لحاظ يگانگی  و تنوع

 خود را ضامن تنوع و اعتلاي هويت فرهنگي مي‌داند، تنوعي كه براي تضمين كارايي و پويايي و تحرك در كشور ضروري مي‌باشد.

 از مدلي مركب از هويتهاي چندگونه بوجود مي‌آيد، مدلي كه از طريق رعايت و هماهنگ‌سازي هويتها و مليتهاي مختلف بغرنجي انسان را در نظر گرفته و در نظام سياسي بازتاب مي‌دهد. وفاداري و ميهن‌گراييِ محلي، منطقه‌اي و يا ملي الزاماً در تناقض با تعريف چندهويتي خود و پايبندي به قرارهاي سياسي چند مليتي يا ملي قرار ندارد، بلكه آنها مكمل هم هستند و بر يكديگر تأئير متقابل دارند.

از لحاظ صيانت از صلح و ارزشهاي جهان‌شمول

 خود را رسالتاً ضامن حقوق پايه‌اي مي‌داند.    

 مايل است از طريق در پيش‌گرفتن راه حلهاي صلح‌آميز از جنگ جلوگيري كند. 

 اين طرز فكر را كه گويا در دولتهاي تاكنوني با حاكميت تك‌ملتي نهادهاي سياسي اصلاح‌شدني نيستند، رد مي‌كند.

 يك تئوري سياسي است كه در تلاش بوجود آوردن همبستگي به عنوان پيش‌شرط زندگي مشترك ميان كشوري و مابين سطوح مختلف دولتي و همكاري صلح‌آميز بين آنها مي‌باشد.

از لحاظ رودرويي با چالشهاي بين‌المللي جديد

 بديل و آلترناتيويست در مقابل هژموني تك دولتي يا يك گروه از دولتهاست در عرصه و نظم بين‌المللي.

 مشوق حل مشكلات سياسي ظاهراً غيرقابل حل با علم به اين واقعيت است كه در همان مرحلة نخست طراحي نهادها مشكلات اساساً بوجود مي‌آيند و در همان مرحله هم بايد حل شوند.

 نتيجة كم‌رنگتر شدن استقلال دولتهاي ملي بخاطر جهاني‌شدن مسائل مي‌باشد. دولتهاي مدرن امروزي ديگر قادر نيستند، مسائل و مشكلات جهاني و ملي را به تنهايي و صرفاً به كمك متدهاي متعارف همكاريهاي بين‌دولتي حل و فصل كنند. اين امر امروزه بدون استراتژيهاي مشترك سياسي ناممكن مي‌باشد.

از لحاظ كاربرد جهاني

 يك طرح پويا و زنده است كه خود را باوجود چالشهاي جديد با شرايط نو جامعه منطبق ساخته، با اين پيامد كه كشورها، مناطق و خلقهاي متعددي مدل فدراليستي نظام سياسي را براي خود برگزيده‌اند.

 اقدامات و ايده‌هاي سياسي مختلفي را شامل مي‌شود كه با تقسيم‌بندي كلاسيك احزاب در چپ و راست متفاوت است.

 از پيشرفت در مراحل مختلف سخن مي‌گويد ـ بنابراين فدراليسم هدف نيست، بلكه راه است!

 

Read an Introduction on “What is federalism?” by Richard Laming, the secretary-

generaof the UK section of UEF – the Federal Union   (http://de.federaleurope.org/index.php?id=261)

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *