این پنج کلمه ” قهرمانهای شما، قاتلان ما هستند”

✍️ کاوه آهنگری

در سالهایی که در ایران بودم و حدود 18 سالی هم که خارج از کشور زندگی می‌کنم، همیشه منتقد نظام حاکم بر ایران بودم و تمام انرژی و توانم را علیه مبارزه با این نظام جنایت‌کار و تباه‌گر صرف کرده‌ ام. در این مدت با تضادها و تناقضاتی برخورد کرده‌ام که به باور من نقش مهمی را در ” ما چگونه ما شدیم” ایفاء می‌کنند.

وضعیت ما با تمام ریشه‌های زبانی و دینی و فکریمان، نه تنها خوب نیست بلکه بسیار تاسف‌برانگیز است. در واقع بدون تعارف و تردید، ایران و ایرانیان بسوی ” تباهی” گام بر‌می‌دارند نه مسیری دیگر.

ایجاد چنین فاجعه‌ای به تنهایی کار یک نفر و دو نفر نیست. اشتباه محض است اگر تنها همه‌ تقصیرها را به گردن خمینی یا خامنه‌ای بیندازیم. اگرچه افراد نامبرده رهبران تباهسازی ایران و ایرانی هستند اما چنین وضعیتی که ایرانی گرفتار آن شده‌است، ریشه‌ی دور و درازی دارد.

نمی‌شود شاهان پیش از جمهوری اسلامی را از نقش‌داشتن در خلق فاجعه‌ای به بنام جمهوری اسلامی نادیده گرفت. نمی‌شود نقش ایدئولوگهایی همچون د.علی شریعتی را نادیده گرفت. و مساله مهمتر اینکه قهرمان سازیهای بی‌اساسی که در واقع همه و همه شریک جرم و جنایت‌اند را نیز نمی شود نادیده گرفت.

شاید فکر کنید و پیش خود بگوید که دکتر علی شریعتی کسی را نکشته است، اما غافل از این باشیم که نامبرده مکمل اعمال تروریستی به نام ” نواب صفوی” بود. شریعتی معلم بسیاری از صاحب‌نامهایی چون آیت‌الله ها و حجت‌السلام‌ها و دکترهای زنده و از دنیای رفته در چند دهه اخیر بود.

شاید باورتان نشود اما از دید من د.سروش، مهندس عزت‌الله سحابی، د. ابراهیم یزدی، حجت‌السلام کدیور، د.عطاءالله مهاجرانی، د. حمیدرضا جلائی‌پور و …… دهها صاحب نام دیگر همه و همه یا جاده صافکن ماشین جنایت جمهوری اسلامی بوده‌اند و یا اینکه فرمانده عملیات جنایت رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی بوده‌اند.

چند سالی است که خطاب به جامعه سیاسی ایرانی نکته‌ای را تذکر داده‌ام و باز لازم است تکرارکنم و آن اینکه، متاسفانه ” قهرمانهای شما، قاتلان ما هستند”. این پنج کلمه سهم مهمی را در ” ما چگونه ما شدیم” برعهده دارد. برای گذر از وضوع موجود ما به یک خانه‌تکانی اساسی نیاز داریم. برای انجام این کار ضروری، مرکزگرایان بیشتر مورد خطاب قرار می‌گیرند. مهم هم نیست که این مرکزگرا، جمهوری خواه است یا پادشاهی‌خواه، سوسیالیست است یا لیبرال، ملی‌گرا است یا مذهبی و یا احتمالا ترکیبی از همه‌ی اینها. مهم این است که یکبار برای همیشه با گذشته‌ی ایران، دمکراتیک و شفاف برخورد شود.

تا زمانی که مرکزگرایان در پیله افکار مرکزگرایانه‌اشان سیر کنند، هیچ امیدی به آینده‌ای بهتر برای ایران نیست و نخواهد بود. همیشه یادمان باشد که ایران و ایرانی متکثر است، و این یعنی اینکه به غیر از شما و همفکران شما، کسانی دیگری هم وجود دارند که نه مثل شما حتی مخالف شما فکر می‌کنند. داشتن ایرانی آزاد و آباد، مستلزم نقد شفاف، علمی و دموکراتیک گذشته خود و دیگران و اتخاذ رویکردی آینده‌نگرانه است نه رویه‌ی حذف، نفی و برچسب.

#کاوه_آهنگری
#کاوه_ئاهەنگەری
#kawaahangari

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *